نتایج جستجو برای عبارت :

میتونی تا آخر عمرت کج کج راه بری.

 
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
«وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ یَزِیدَ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ فَسُرَّ أَبَوَیْکَ‏.»
 الزهد، ص۳۳
 
از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:
«اگر دوست داری که خداوند بر عمرت بیافزاید، پدر و مادرت را خوشحال کن.»
 
اوایل بهم گفت : روز اول  که تصمیم گرفتم بیام بهت اعتراف کنم فکر میکردم بهم میگی برو گمشو و ردم میکنی .‌
زمان برد ولی بعد مدتی نه تنها ردت نکردم بلکه یقین دارم تمام عمرت کسی مثل من دوستت نخواهد داشت . 
کاری که با من کردی مزد علاقه و اعتماد بیش از اندازه ام به تویی بود که حتی مطمئن نبودی ازت بدم میاد یا نه ! 
ممنون 
خیلی دلم گرفته...خیلی خیلی...دلم میخواد فقط گریه کنم!
این همه تلاش کردم برای اینکه وزنمو کم کنم ولی درست همون جایی که باید ادامه میدادم جا زدم.
از دست خودم ناراحتم!که همه چیو نادیده میگیرم...ناراحتم که کم آوردم...که بدون اینکه متوجه باشم داشتم آرزومو فراموش میکردم...
من قرار نبود جا بزنم!واقعا قرار نبود...
این همه تلاش کردم 71 رو ببینم...این همه ذوق داشتم براش...دوباره همه تلاشم تباه شد...الان 77 رو دیدم...خیلی ناراحتم...خیلی
چقدر بد کردم به خودم به جسمم...
آدم هم موجود عجیب و غریبی است. وقتی به بدن خودت و تغییراتش فکر می کنی نزدیک است دو تا شاخه چند شاخه در بیاوری. به نظرم اختیار آدم دست موجودات ریز درون بدن است. موجوداتی که دکترها اسمش را گذاشته اند هورمون. این هورمون های لعنتی در زنان فعال تر و خرابکارتر از هورمون های مردانه هستند شاید. هنوز مرد نشده ام که بدانم کدام مخربتر است. ولی من از روی کشفیات و حسیات خودم می گویم بدجنس تر از این موجودات نمی دانم چه شکلی وجود ندارد. همه چیز زندگی ات را دستش
شده تا به حال از شنیدن ی جمله ک شاید صدم ثانیه حتی طول کشیده ذوق کنی حد و اندازه چن ساعت؟ و چن روز و حتی ماه!؟
شده که کسی ی چیزیو و نگه و تو فرو بریزی قدِ تمام عمرت از بدو تولد تا به الان حتی؟!
شده ک ی فرضیه تو وجودت چنگ بزنه و تو هی قورتش بدی از گلوت ب پایین ک کمتر حسش کنی؟!
شده هی وقتی میخای بریزی بیرون کلمات رو هی اطناب بری؟!
و هی نتونی..شایدم
نمیدونم نخوای که
بگیش!
ب قول هوروش  بند #من الان این حالو دارم! چه بی قرارم! تو رو ندارم..#
پ.ن: نتم قاطیه سر می
دست خط شهید لطفی نیاسرسرزنش شهید ، توسط خودش:
#زندگی_به_سبک_مهدی (۱۱) بزرگان علم اخلاق، مراحل متعددی برای جهاد اکبر (مبارزه با نفس) برشمرده اند که آخرین آن، معاتبه به معنای انتقاد از خویشتن است. سالک الی الله پس از بازنگری در رفتار و گفتار روزانه و محاکمه خود در دادگاه وجدان،به وادی معاتبه گام می نهد.این جاست که خود را مورد سرزنش قرار می دهد و بدین وسیله خویشتن را برای جبران نواقص و رفع رذایل آماده می سازد. شهید بزرگوار "محمد مهدی لطفی نیاسر" چه
بری اون بالا. تو ننوی وسطی. یه نفس عمیق بکشی. دستاتو باز کنی. آروم به جلو خم شی، اونقدر که ته دره رو ببینی. مکث کنی. تردید کنی. به همه احتمالات فکر کنی. شک کنی که یعنی می ارزه؟ اگه اون طور که فکر می کردم نشه چی؟ یه بار تو عمرت تصمیم بگیری قاطعانه تصمیمتو اجرایی کنی و دلهره رو بذاری کنار.
و پرواز کنی.
تشخیص - تفکیک
 
تشخیص ، همیشه هست و جایز .
اما تفکیک ، می بایست یک بار اتفاق بیفتد .
اگر مدام در حال تفکیک باشی
همانند آشپزی خواهی بود که یک عمر در حال تفکیک سنگدانه از حبوبات ، و حاصل کار ، تکرار مکررات و فقط یک آش ، و همه چیز در آن مخلوط است و دوباره نیاز به تفکیک . و تو در این تفکیک ، آنقدر بیهوده دور خود خواهی چرخید تا عمرت به سر آید .
حذف اعتقادات موروثی و الغایی بیهوده و کذایی
و جایگزینی اندیشه های متفکرانه و پاسخگو
و خلق باورهای نو و پویا
امشب به دو نتیجه رسیدم:
1. وقتی تو هفته اول نمیتونی با کسی کنار بیای، تا اخر عمرت نمیتونی باهاش کنار بیای و بفهمیش. پس وقتتون رو تلف نکنین.
2. ادما وقتی سنشون بالاتر میره اخلاقاشون تشدید میشه. مثلا اگه خودخواهن خودخواه تر میشن، اگه قد (غد) هستن غدتر میشن. اگه خودرای هستن خودرای تر میشن. اگه وحشین وحشی تر میشن. همین.
ای پرنده مهاجرسفرت سلامت امابه کجامیری عزیزم قفسه تموم دنیا
روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوریوقتی خورشیدی نباشه تا همیشه سوت و کوری
میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوتتا بخوای بر گردی خونه گم میشی تو باغ غربت
واسه ما فرقی نداره هر جا باشیم شب نشینیمدلخوشیم به این که شاید سحرو یه روز ببینیم
آخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبهتازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبهآخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبهتازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه
میگذره رو
میدونین وقتی شما دارین مرتکب یک اشتباهی میشین تا زمانی که متوجهش نیستین اون فقط یک اشتباهه ولی وقتی متوجه میشین و هنوز ادامه ش میدین میشه حماقت
الان حس میکنم من چند ساااال داشتم حماقت میکردم 
فقط از این خوشحالم که دیگه ادامه ش ندادم و تمومش کردم
بعضی آدمارو باید انداخت از زندگی بیرون حتی اگر تنها بشی حتی اگر تا آخر عمرت تنها بمونی حتی اگر اذیت بشی 
همه ی اینارو آرامشی که این تنهایی و نبود اون آدم اشتباه بهت میده خنثی میکنه
در این مطلب از ابرتازه ها جملات فلسفی از بزرگان را بیان می نماییم. برای استفاده از این مطلب با ما همراه باشید.
مقصر دانستن دیگران
همیشه خیلی آسان است.
 میتوانی تمام عمرت را
به مقصر دانستن دنیا بگذرانی،
اما بِدان مسئولیت تمام موفقیت ها
یا شکست هایت فقط با خودت است‌.
پائولو_کوئلیو
ادامه مطلب
نمی دانم کدامش سزاواری بیشتری دارد. اینکه همه ی عمرت با دلی پردرد، اطراف بگردی تا اینکه از فشار آن منفجر شوی یا اینکه اجازه بدهی هر پاراگراف، هر جمله و هر واژه، از دردی که داری از وجودت به بیرون رانده شود و در نهایت از تمام چیزهایی که زمانی به ارزشمندی طلا بود و مانند پوستت به تو نزدیک بود خالی شوی. هر چیزی که ارزشش برای تو بی نهایت بود. هر چیزی که فقط متعلق به تو بود و باید باقی عمرت را مثل یک کیسه خالی که در باد حرکت می کند و با علامت فلورسنت مش
به نظرم تنها دلیل وصل شدن نت خطبه های امروز نمازجمعه تهران بود که اقای خاتمی گفت قطع شدن اینترنت تصمیم درست دولت بوده :)) 
دولتم برای اینکه دشمنیشو ثابت کنه دقیقا عکسشو عمل میکنه !
به نظرم درخواست هامون رو به دولت برعکس بگیم زودتر به نتیجه میرسیم ! 
مثلا بنزینو گرون کن ! 
مثلا حقوق ها رو دیر بریز ! 
عدالتو رعایت نکن ! 
همه چیو فیلتر کن !
روحانی تا آخر عمرت واسمون بمون ♡ 
در حال دیکته کردن زندگی بر مغز ها، اهداف و ارزش ها. دیکته می کند جامعه بر ما، زیبایی را. می دانی، این ضمیر جمعیِ لعنتی مشترکِ ناشی از جبر انسانی. می دانی، این هورمون های لعنتی را؟ قلبم، خاطراتم یا ک زخم هایم ک هنوز نگه داشته اند مرا اینجا. می دانی، فکر به خدا و علت وجود مسئله ی بزرگی ـست و می ارزد ک به پایش بگذاری تمام عمرت را، اما ساده می توان گفت ک بر شکم گشنه فلسفه بافیدن جالب نیست. و این تمثیلی ـست بر من، ک چقدر راحت بر خلاف تو گذر می کنم از این
قبلا ته ماه که میشد، یکی میزدم تو سر خودم، یکی جیب خالیم که چی شد؟ این همه زندگی به کجا رسید؟
این همه سختی کشیدی چه اتفاقی افتاد؟بدبخت عمرت تموم شد. جوونیت به فاک رفت. کجایی؟
اما حالا یه مدتیه ته ماه که میشه، خوشالم میشم! عمرم میره که میره، به درک! 25 سالم تموم شد که شد.
عوضش ته هر ماه ، 1 تومن میاد دستم. اصن عمرو میخوای چی کار کنی؟ هرکاری کنی بالاخره پیر میشی
بذا کار کنی، جونت دربیاد و پول دربیاری و بمیری.
رگ خوابم با پول بدست میاد. باهاش احساس امنی
این سربازی هم که شده قوز بالا قوز.. قدرت تصمیم‌گیری و تمرکز رو ازم گرفته.. مغشوش‌ه مغزم.. داغونم مثل یه انبار پر از جنس که منفجر شده... برم، نرم؟ بالاخره که باید برم، زودتر برم یا دیرتر با این وضع مردد چه فرقی میکنه اصلا.. اصلا قراره به کجا برسم؟ چیکار بکنم؟ چیکاره بشم؟ وای به من وای، این حرفها حرفهای یه پسر ۱۵ساله است نه من. هنوز سوالهای بچگی‌م هم حل نشده انگار؛ پس چرا فکر میکردم حل شده بعضیاش؟ چیکاره بشم، این آخه سوالیه که الان بخوای بپرسی؟ خب
برای جوانی در سن و سال من که بمب انگیزه برای انجام کارهای بزرگ است، بستن این همه زنجیر به دست و پا چه معنایی می دهد ؟ عمرت را می درند، نشاط و انگیزه ات را می کشند، بدنت را از تو می گیرند.
دلت می میرد. بی پول می شوی. گرسنه ای. بدی هایت نمایانند. به عالم و آدم بدهکاری. غمگین و دل شکسته ای. از وطنت دوری و دیدار حاصل نمی شود. اسیر شده ای. آفت و فساد در امورت افتاده. بیمار هستی. بی نیازی می طلبی تا بی نیاز شوی. حال خوب می خواهی که رو به راه گردی. به دنبال خلا
اتوبوس تند میرفت و جاده پر از گردنه
با توجه به اتفاقات اخیر منم احتمال دادم که ممکنه انا لله و انا...
در نتیجه به طور طبیعی یه سوال از خودم پرسیدم،اگه آخرین لحظات عمرت باشه چیکار میکنی؟
خب مدتی فکر کردم و نوشتم و نوشتم...
ولی در نهایت به این نتیجه رسیدم که میخوام کتابم رو بخونم و به موسیقیم گوش بدم.همین!
درست مثل حس خوردن یک آبنبات چوبیِ گردِ سبز با طعم سیب ترش.
همیشه همین بوده جوابم به این سوال که اگه فلان وقت فرصت داشته باشی چیکار میکنی؟
این بو
در فروردین اگه هفته اول و دوم رو فاکتور بگیریم (که برنامه ش با بقیه ی وقتها فرق داره) هر روز خدا عصر بودم و شاید دو تا هم شب داشتم 
حالا 
امروز صبح بودم 
و الان باید بریم سرخاک 
و من می دونم که اگه بخاطر مادربزرگ تازه فوت شده و رسم خراسانیها نبود هم 
جای دیگه ای جز رفتن به قبرستون نداشتیم 
می دونین 
ما هیچ جا نمیریم 
حوصله ی تحلیل ندارم که چرا و به چه علت 
چون همیشه علت ها مهم نیستن 
گاهی رفتارهای ما در برابر اون علت ها هم به همون اندازه مهمه 
مث
زهرای بابا سلام
پارسال همین روزها، عید 97 بود که با ما بودی و خوش بودیم. همین روزها بود که با دختر عمو و پسرعموها عید داشتیم. بیرون می رفتیم و می گشتیم و تو شادتر از همیشه بودی. شاید خدا می خواست آخرین روزهای عمرت جبران روزهای گذشته کنم و بتوانی از طبیعت بهاری بهره ببری. این فیلم ها هم لحظاتی کوتاه از شادی توست





کاش می شد که این روزهای شاد ادامه پیدا کند.
خاطر حضرت حافظ را ظاهراً پس از ترس از کرونا و رنج عزلت، بساطتی دست داد که سبب شد امشب با من تماس حاصل کنند و این شعر زیبا و عمیق و به جا را تقریر فرمایند:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به
باید نفس بکشم    توی هوای خودم
باید ک سر بذارم     رو شونه های خودم
باید که گریه کنم   واسه عزای خودم
شبونه گل ببرم         خودم برای خودم
.
.
.
هنوووووز رویای تو دنبال منه
هنوووووز  زخمای تو رو بال منه
هنووووز از خواب خوشت میپرم هرشب...
.
.
.
انگاااار تو قلبم غم دلخواه تو مونده
هنوز قلب من همراه تو مونده
هنوز پشت سرم آه تو مونده...
.
.
.
نشد نشد ک بیام...

+ محض رضای خدا وقتی ی کار درست تو زندگیت انجام دادی خرابش نکن
احمق جان
آرامش چیزی نیس ک بشه راحت بدست
سلام ای قاصدک بر مرکب باد جهان در زیر پایت گشته ازاد چه دنیایی از این زندان و بیدادگون در زیر خاک زنجیر و فریادهمی پیغام دارم من برایت نباشد فاش پیغامم شفاعت تو را باشد زدنیا شاد و خندان چه آگه باشد از فقدان و زندانمرا بین سالها در بند خاکم پیامی را برایت هدیه دارم بشین تا من برایت قصه گویم همه شب ناله هایم گریه خونم ندیدم خوش ز هر قاصد پیامی همه بازیچه و نیرنگ و بازی تو را رازی باشد انچه دیدی ز هر پیغام نهفته یک امیدی زهر پیغام در ان پیم
آیا تا به حال بازی کلش او کلنز بازی کردید؟.بی شک جواب بسیاری از شما ها بله است آیا از پول دادن به شارز و بسته خسته شده اید؟پس حتما این بازی رو دانلود کنید و به صورت کاملا افلاین بازی کنید.حجم برنامه خیلی کمه . کپی کلش او کلنز هستش اگر دانلود نکنی نصف عمرت و از دست دادی.
لینک دانلود برنامه 
حجم فایل:8.53 مگابایت
کپی پیگرد ناموسی دارد
مشکل از جایی شروع شد که مدل های ویکتوریا سیکرت را فرشته خواندیم. مشکل از جایی شروع شد که چشممان با زیبایی سلبریتی ها، اندام مدل ها، خانه و ماشین و دکوراسیون های چشم گیر پر شد. شاید پر نشد، دچار گرسنگی ای سیری ناپذیر شد. چرا باید وقتی وقت داریم دنبال پیگیری آخرین اخبار مدل ها باشیم یا حسرت اندام و زیبایی و ثروت افرادی رو بخوریم که اون زیبایی و اندام و ثروت چیز هایی هستند که از حداقل معنی برخوردارند. خاصیت شگفت انگیزی که دارند این است که توانایی
مست بودیم تو خیابون. یه گوشه نشسته کنار نرده های اونجا. گفتم از زندگی خودم اگر بخوام مضمون بشکم بیرون که باهاش داستانی بنویسم، اون اینه که وقتی میدونم نهایت هرچیزی که با یه آدم دارم بالاخره بوسه است و عشق، باهاش دعوا میکنم. بهش بدی میکنم. مریض نیستما یعنی ممکنه یعنی. ولی اگه کسی مهم نباشه چرا دعوا کنی. گفت باحاله ولی چطور میشه باهاش پیرنگی پیش برد؟ گفتم نمیدونم. شاید اصلا پیرنگی با همچین چیزی پیش نره هیچ وقت تو دنیا. گفت شایدم بره و باید کشفش ک
ﻧﻤﻪ شبی تعدادی دوست برای تفریح ﺑﻪ ﻗﺎﻖ ﺳﻮﺍﺭ رفتند.
 
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻮﺍﺭ شدن ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺯﺎﺩ ﻧﻮﺷﺪﻧﺪ،
ﻭﺍﺭﺩ ﻗﺎﻖ ﺷﺪﻧﺪ، ﺎﺭﻭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺎﺭﻭ ﺯﺩﻥ ﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﺯﺎﺩ ﺎﺭﻭ ﻣ ﺯﺩﻧﺪ .
 
ﻭﻗﺘ ﻪ ﺳﺪﻩ ﺯﺩ ﻭ ﻧﺴﻢ ﺧﻨ ﻭﺯﺪ ﻗﺪﺭ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻔﺘﻨﺪ:
ﺑﺒﻨﻢ ﻘﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺎﺭﻭ ﺯﺩﻩ ﺍﻢ !
 
ﻭﻟ ﻭﻗﺘ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺮﺩﻧﺪ ﺩﺪﻧﺪ ﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻪ ﺷﺐ ﺶ
حس می کنم یه کاسه لوبیای مونده و له شدم. شایدم یه لیوان چای که ۴۸ساعت از تازه دم بودنش گذشته، ازون چاییهایی که وقتی می خوری دل پیچه می گیری.
امروز ازون روزایی بود که تختمو بغل کردم و تصمیم گرفتم بقیه ی ساعات روزو رفیقش باشم. 
هیچ داستانی نیست که نوک قلبمو به رقص دربیاره. هیچ داستانی نیست که بخوام زندگیش کنم. دلم می خواست به جای گشتن به دنبال یه راه گریز مناسب، خودم زندگی هیجان انگیزتری داشتم.
این حجم از منفعل بودن خسته کنندست. اینطور وقتا دقیقه
" نه "گفتن را یاد بگیر!
در مقابل خواسته هایت که باعث حقارت تو میشوند بگو نه!یک نفر گستاخانه و بی شرمانه با تو رفتار کرده و حالا دلت میخواهد به او پیام بدهی؟!به دلت بگو نه!"بعضی ها ارزش معاشرت ندارند"
دوستت از تو کاری را میخواهد انجام بدهی که وجدانت قبول نمیکند... بگو نه!"قبول که دوست توست اما هیچ چیز ارزش وجدان درد را ندارد"از تو میخواهند به جایی بروی که آدم ها و رفتارهایشان عذابت میدهند...بگو نه!"با لحظات عمرت که رودربایستی نداری"پیرمردی در مترو سر
اگه امروز آخرین روز عمرت باشه چکار میکنی؟.

این رو ساعت 8 شب بعد از پیام صوتی 3 دقیقه ای که همینجوری از هرجا حرف زده بود ازم پرسید. 

مثل هر روز امروزم دیر رسیدم و بازم دیدم که این پسره مثل هر روز اون گوشه ی راهرو نشسته و داره به شاگردش آلمانی یاد میده. دیدم که نگاهش دنبالم کرد اما مثل هر روز یادم رفت!
بعد از کلاس مثل همیشه اومدم بیرون منتها تو حیاط جا نبود بنابر این نشستم تو راهرو با یک عدد تیتاپ و دنت. تو دنیای خودم غرق بودم. و هزاران کاری که باید
خب خب... امروز یه روز خیلی مهمه :)
امروز روزیه که یه اتفاق خیلی خوب رخ داده و باعث شده که این دنیا رنگ و بوی دیگه‌ای به خودش بگیره... همتون باید بابت این اتفاق فرخنده شاد و خوشحال باشید!  اصلا باید بزنید و برقصید :)) 
امروز روزیه که من پا به این دنیا گذاشتم
حس میکنم تونستم  به اندازه کافی با تعریف و تمجید از خودم و خودستایی حالتونو بهم بزنم پس دیگه بسه :)) بریم سر اصل مطلب! 
تا پارسال همیشه روز تولدم به خودم میگفتم یه سالم از عمرت کم شد و هیچ غلطی نکرد
زندگی تشکیل شده از مجموعه ای از بسته های فرصت، بهم مرتبط و دنبال هم آینده و بیته های بعدی را رقم زننده، که مرز هر بسته با بسته ی بعدی را اجلی مشخص کرده.
مادر بشوی و اجل خودت و سر خودت بودن به سر آمده باشد ولی هنوز نفهمی که اینکه تو رشد کافی نکرده ای و قد فهمت نمی رسد به اقتضائات طفولیت یک طفل، بازی را کیش و مات باخته ای، اجلی را در نیافته در شتک خوردن از اجل بعدی نفله خواهی شد.
 
+پیش از رسیدن هر اجل، باید رسیده شد، در حدی که در مرحله ی بعد انگشتت لا
کام عمیقی از سیگار گرفتم و زیر پایم خاموشش کردم . داشتم فکر میکردم که چرا میگویند ما هرگز نمیتوانیم زحمات پدر و مادرهایمان را جبران کنیم ؟ مگر غیر از این است که آنها بخاطر خودشان هم مارا به این دنیا وارد کردند ؛ عصای پیری و کوری ، ادامه دهنده ی راه ، طعم دهنده به زندگی اینها عناوینی ست  که آدم ها بخاطرش بچه دار میشوند و اگر فرض کنیم و فقط فرض کنیم که همه ی ما از بدنیا امدنمان راضی باشیم و ودیعه ی زندگی را به جان دوست بداریم ؛درنهایت این یک معامل
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
 
سلام؛ 
فرجه‌های امتحانات شروع شدن! با این‌که بدترین اتفاق عمرم توی همین ترم افتاد ولی از خودم و نحوه‌ی جمع کردن خودم بعد از اون اتفاق شوم راضی بودم.
دیروز بعد از آخرین جلسه‌ی کلاس معارف تا دم در با استادم در مورد چندین کتاب حرف زدیم. دوسال پیش اگه بهم می‌گفتی که خودم داوطلبانه از استاد معارفم می‌خوام بهم کتاب معرفی کنه تا بیشتر اطلاعات جمع کنم صددرصد با چشمام به دیدار با پروردگار دعوتت می‌کردم.
دارم به این فکر می‌کنم که این خیلی خوبه ک
مثل ماهی میمونم که از کنج تنگ نقلیش درش میارن و میندازنش تو دریا،نمیدونه کجاس، واسه چی اینجاس ؟اصن قراره چی بشه !از کدوم طرف باید بره؟این روزا ذهنم پر از سواله،یعنی من اشتباه انتخاب کردم؟ نکنه به خودم ضربه بزنم آیندم چی میشه؟قراره چکار کنم من.دورم پر از آدماییه که با تجربه ای که خودشوندارن میگن بلید چکار کنم ،میگن داری راه اشتباهی رو میری ،این راه تهش هیچی نداره برات فقط عمرت و هدر میدی.راستش و بگم من از اولش مطمئن بودم به انتخاب رشته ام،.یع
توی ماشین یه آشنا نشستی و در طول مسیر،
راننده یه جایی کار داره و جای پارک هم نیست. مجبوره دوبل واسته و ازت می
خواد که بشینی پشت فرمون تا اگه افسر اومد جریمه نکنه؛ در حالیکه تو کل
عمرت فقط یه بار سه چرخه ی بچه ی همسایه تون رو دور حوض خونه سوار شدی!
خانمت
داره کیک درست می کنه و ازت می خواد با همزن برقی، چند دقیقه خمیر کیک رو
هم بزنی؛ در حالی که فرق بین نون و کیک و بیسکوئیت رو هم نمی دونی!
با
رفیقت می ری کوه و برای پختن کباب کوبیده، چند تا شاخه ی خشک
 عبدالرحمان بن سالم گویدابو بصر گفت اگر در دورام عمرت این حدیث نشنیده باشی تر کفایت کند پس از ان را از نا اهلش پنهان دار4 سلیم قیس گوید شنبدم عبد الله بن جعفر طیار ،فتمن و حسن وحسین و عبدالله بن عباس.  عمربن  ام سلمه واسامه بن زید. نزد معاویه بودبم که میان من ومعاویه سخن در در گرفت من بمعاویه کفتم پمن از رسولخداص  شنبدم که میفرمود من نسبت بمومنین از خود انها اولی هستم سپس برادرم علی بن ابیطالب نسبت بمومنبن از خودشان اولی. است و چون علی علی علیه
شب بعد پیرمرد داشت دوباره از اتاقک بیرون می رفت که استاد پرسید " آیا اقیانوس شناسی خوانده ای ؟"
+ اقیانوس شناسی چیست استاد ؟
" دانش مربوط به اقیانوسها "
+ خیر استاد ، من هرگز چیزی نخوانده ام .
" پیرمرد تو نیمی از عمرت را به باد داده ای "
پیرمرد با چهره ای گرفته دورتر شد و  با خود اندیشید " من نصف عمرم را بر باد داده ام . این مرد دانشمند اینطور می گوید "
شب بعد بار دیگر استاد جوان از ناخدای پیر پرسید " آیا هواشناسی خوانده ای ؟
+ هواشناسی چیست استاد ؟ حتی ا
رحمت خداوند بر من
ای نعمت برین و ای نیکو ترین رحمت خداوند بر بنده اش، امیدوارم عمرت در جوار خداوند تا ابد ادامه یابد و عمرت هنگام دوری از ایمان کوتاه گردد. شان و منزلت و ایمانت را تا هنگامه ی ملکوت ستوار و پایدار گردان و عشق خداوند را در تنگنای وجودت نهادینه دار.
ای نمادی شایسته از مهر آفریدگارت ، در بحر من نیست ثنایت و جز خالق ، کس نتواند ارزش و معرفت تو را به جای آورد. شکر می گویم که بنی آدمیان شکوه بهشت را در وجودت نظاره می کنند و سپاس می گویمت
چهارسال پیش این موقع،توی محل امتحانم، با مطهره دعای مجیر میخوندیم
حالا چرا مجیر؟ نمیدونم:)
نمیدونم چی شد و من شدم دانشجوی زبان و ادبیات عرب یه دانشگاه خوب... 
وقتی پشت کنکوری بودم میگفتن شما یه سال زحمت میکشید ولی چهارسال بهره می‌برید، بلکه یه عمر...
البته بعضیها هم معتقد بودن رشته مهمتر از دانشگاهه،تو باید رشته ات رو دوست داشته باشی، آزاد با سراسری، تهران یا شهرستان فرقی نداره.
اما من با دسته ی اول موافقم....
رشته و دانشگاهت، باقیِ عمرت رو م
دوستان محترم لطفا همگی پاسخ بدید
سوال 1:حاضری اسم عشق سابقت رو بزاری رو اسم بچت؟؟
سوال 2:حاضری ده سال از عمرت کم بشه ولی به اونی که دوستش داری برسی؟؟
سوال 3:حاضری با کسی که قبل از تو تجربه رابطه عاشقانه نافرجام داشته ازدواج کنی؟؟
سوال 4:اگه بفهمی عشقت قراره عشق دیگه بشه ولی بازم تظاهر به عاشق بودنت کنه چیکار میکنی؟؟
علامه مجلسی می گوید (( چه مصیبت و درد و عذابی از این الیم تر و جانسوزتر که تا چشم برزخی ات را بعد از مرگ باز می کنند ببینی که اندوخته یک عمرت خالی است و هیچ راهی برای بازگشتن و توشه برداشتن نیست.ببینی که از اعمالت خوب هایش قابل ارائه و پذیرش نیست، چه برسد به آنچه 
گناه و لغزش و زشتی است.
همه این ها در بدو ورود بر ملا میشود و خودش را به رخ می کشد و کمر انسان را می شکنند.این همان چیزی است که ترازوی عدالت حضرت حق نشان می دهد و مطلقا قابل تردید و تشکیک ن
ای مثلِ خزان زرد،کسی منتظرت نیستمحبوبه ی شبگرد،کسی منتظرت نیست
تنها شده در شهرِ شلوغِ تُهی از عشقدر کوچه ی بی درد، کسی منتظرت نیست
آواره یِ نفرینکده ی عمری و اینجادر قامتِ یک مرد کسی منتظرت نیست
با شیب تنت پله عمرت به فراز استدر پیریِ پاگَرد، کسی منتظرت نیست
تاراج شده هم دل و هم جسم و روانتبازنده ی این نرد! کسی منتظرت نیست

با رَم شدن اینهمه حیوان صفتِ رذلاز خود شده ای طرد، کسی منتظرت نیست

هرچند که بازار تو گرم است ولی باز جز یک زن دلسرد،کسی
طبق معمول داشتم توی زندگی داداش محسن فضولی میکردم که جایی خواندم مهریه همسرشان، خانم زهرا عباسی به این صورت بوده: 
یک سکه به نیت یگانگی خدا، پنج مثقال طلا به نیت پنج تن، 12 شاخه گل نرگس به نیت امام زمان(عج)، 14 مثقال نمک به نیت نمک زندگی، 124 هزار صلوات به نیت تعداد پیامبران و حفظ کل قرآن با ترجمه. 
چشمت روز بد نبینه! خواستم از قافله جا نمانم! وان نوتم را باز کردم و شروع کردم به نوشتن. از هر عدد مقدسی که به ذهنم رسید، مضایقه نکردم. نیستی ببینی هنوز ن
دختر عزیزم
همیشه دوستت داشته و دارم و عاشقت هستم
دلم میخواد این متن همیشه یادت بمونه .
جایی که باید ببخشی راحت ببخش ...
گذشت کنی
دیگران رو به حال خودشون بگذاری
بزرگمنش باشی نه متکبر 
کم مقدار نباشی ولی ارزشمند
تحصیل کرده ای با اخلاق
متفاوت با خیلی ها
دوست داشتنی تر
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
 عزیزم ...
         وقتى می شود دقایق عمرت را با آدم هاى خوب بگذرانى، چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایى کنى که با دل هاى کوچکشان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزى هاى
 
امام صادق علیه‌السلام:
 لا تَدَع زیارَةَ الحُسَینِ بنِ عَلىّ علیه‌السلام و مُر اَصحابَکَ بِذالِکَ، یَمُدُّ اللّه فى عُمرِکَ و یَزیدُ اللّه فى رِزقِکَ و یُحییکَ اللّه سَعیدا و لاتَموتُ اِلاّ سَعیدا و یَکتُبکَ سَعیدا؛
منبع: کامل الزیارات ص 152
 
زیارت امام حسین علیه‌السلام را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن، که در این صورت، خداوند عمرت را طولانى و روزى‌ات را زیاد مى‌کند.
 
میگن دردی که تو رو نکشه قوی ترت میکنه .
قراره تو کدوم نبرد باشم که مدام باید قوی تر شم؟ 
اگر استاندارهای بالاتری داری باید تحملت در برابر سختی هات بیشتر باشه 
کدوم سازمان و کی مشخص میکنه که استانداردهای ما تا چه حدن 
اینایی که تو افسانه ها دنبال عمر جاودانه بودن چه دلخوشی داشتن که حاضر بودن
براش جاودانه بمونند.
اگه یک روز تو کودکیم وسط یه فال قهوه یا روی گوی پیش بینی سرزمین عجایب 
همچین اینده ای برام بازگو میکردن دیوونه و خل وچل خطابشون میکرد
{ادعیه و زیارات مهدوی - شماره 34}
 
دعای سلامتی حضرت صاحب الزمان
 
شیخ کفعمى مى نویسد، از ائمّه معصومین به ما رسیده است که: در شب بیست و سوّم ماه مبارک رمضان، این دعا را در حال سجده یا ایستاده یا نشسته، و در هر حالى و در تمامى ماه مبارک، و هر طور که برایت امکان دارد و در تمام دوران عمرت تکرار کن؛ و بعد از بزرگداشت و اداى احترام به خداوند متعال، و درود بر پیامبرش بگو:
 
أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، (صَلَواتُکَ عَلَیْهِ و
پرسش از دوستی اهل بیت علیهم السلام در قیامت
شیخ مفید و شیخ طوسی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
✍ ۵- وبهذا الاسناد قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: لا یزول قدم عبد یوم القیامة من بین یدی الله عزوجل حتى یسأله عن أربع خصال: عمرک فیما أبلیته، ومالک من أین اکتسبته وأین وضعته، وعن حبنا أهل البیت. فقال رجل من القوم: وما علامة حبکم یا رسول الله ؟ فقال: محبة هذا، ووضع یده على رأس علی بن أبی طالب علیه السلام.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فر
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتمدت زمان: 1 دقیقه
وقتایی که اقدس خونمونه خواب درست وحسابی ندارم.
مدام حرف میزنه و پاروی خط قرمزم که خوابه میزاره! نه تنها پامیزاره بلکه سه ثانیه یکبار هم مثل نوار ضبط شده میگه
- خوابیدی؟؟ گوش بده جان من!
بادستکش وماسک کنارم خوابیده وبهش میگم مگه مجبوری ؟ برو یجای دیگه بخواب!
میگه: میخوام روزای آخر عمرت کنارت باشم!!
راضی ام از لگدی که بعد این حرفش نثارش کردم:)
میگه: میدونستی من بمیرم ازنظر حقوقی تویکی ازوارثامی چون مجردم؟؟
میگم: بابات که زنده اس شکرخدا انقدرم بچه
 
 
باسمه تعالیچلچراغقصیده ۱۳تکیه بر دنیا
مکن تکیه بر عقل تنها بشرشود موجب کبر و اندوه و شر
اگرعقل تنها شود رهنمانبینی تو حق را ورای بصر
چه تدبیر ها می کنی در امورنهایت دچار خطایی دگر
چو اجرا شود،طرح و برنامه اتببینی نقایص، شود جلوه گر
دلیلش بود نقص عقل و خردبود شخص کامل، قوی و قدر
پیمبر بود عقل و آن هادی استشوی چیره بر مشکلات و خطر
هدایت کند این جهان را ولیبه اذن خدا می شود هر ظفر
شود موجب خسر هر آدمیهر آن کس کند تکیه برمال و زر
به مقصد رسد هر
متن ترانه محمد امانی به نام یا علی

ما چون شبیم و صبح درخشان ما توییباران دل بر دل عطشان ماتوییحق را به نام روشن تو میشود شناختای ذولفقار عدل که میزان ماتوییهر سوی دهر زمزمه یا علی علیستپیدای ما تو هستی و پنهان ما توییهر سوی دهر زمزمه یا علی علیستپیدای ما تو هستی و پنهان ما توییعمرت تمام جلوه ی آیات ذوالجلالتفسیر عاشقانه قرآن ما تویی .ما بی تو هیچ بی تو کویریم و شوره زاردر چارچوب خاکی تن جان ما تویی .درد از تو شعله ور شد و درمان بدست توستآشفته
باسمه تعالیچلچراغقصیده ۱۳تکیه بر دنیا
مکن تکیه بر عقل تنها،  بشرشود موجب کبر و اندوه و شر
اگرعقل تنها شود رهنمانبینی تو حق را ورای بصر
چه تدبیر ها می کنی در امور
نهایت دچار خطایی دگر
چو اجرا شود،طرح و برنامه اتببینی نقایص، شود جلوه گر
دلیلش بود نقص عقل و خردنیاز بشر بر خدا باشد و او قدر
پیمبر بود عقل و آن هادی استشوی چیره بر مشکلات و خطر
هدایت کند این جهان را ولیبه اذن خدا می شود هر ظفر
شود موجب خسر هر آدمیاگر تکیه گاهش به اموال و زر
به مقصد رس
رفتم با خانم ی صحبت کردم تا از کلاس عکاسی انصراف دهم. از وقتی که فهمیدم مربی عکاسی‌ام دوربین را 700هزار تومن گران‌تر به من فروخته، چشم دیدنش را ندارم. از طرفی رفتارهایی از او دیدم که آزار دهنده است. من فقط آدم‌هایی که دوستشان دارم را زیاد بغل می‌کنم. چه دلیلی دارد که مربی عکاسی‌ام را هفته‌ای دو بار بغل کنم؟! با جمله‌ی «خسته نباشی!» به عنوان متلک هم مشکل دارم. گفتم که فلان چیز را جا گذاشته‌ام و گفت «خسته نباشی!!» می‌خواهد از تمام کارهای آدم س
پسرک از پدر بزرگش پرسید: پدر بزرگ درباره چه می نویسی؟پدربزرگ
پاسخ داد : در باره تو پسرم ، اما مهمتر از آنچه می نویسم ، مدادی است که
با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی!پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید: اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام!پدر
بزرگ گفت : بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی ، در این مداد پنج صفت هست که
اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی:صفت
اول : می توانی کار
سوالات استخدامی همراه با پاسخنامه
 
میخوای تو آزمون استخدامی قبول بشی؟
یکبار برای همیشه قبولی خودت رو تضمین کن و بعد از استخدام تا آخر عمرت آسوده زندگی کن
ما در این مجموعه سعی کردیم تمام سوالات مربوطه استخدامی رو جمع آوری کنیم و همراه با پاسخنامه در اختیار شما عزیزان قرار بدیم
نمونه سوالات زبان و ادبیات فارسی – شامل ۲۳۲ سوال همراه با پاسخنامهنمونه سوالات معارف اسلامی – شامل ۶۴۰ نمونه سوال همراه با پاسخنامهنمونه سوالات زبان و ادبیات انگل
یه وقتایی که از همه چیز خسته میشیم . ارزو می کنیم که ای کاش  یه دنیای قشنگ تری می داشتیم
مثلا آدم های دو رو همیشه آزار دهنده هستند. همیشه فکر می کنم ادمی که با صراحت حرفش را می زند به مراتب ارزشمتد تر از ادمی ست که خود را پشت دیوار حاشا پنهان می کند . 
تجربه به من ثابت کرد که باید از ادم های دو رو فاصله بگیرم.  اینقدر فاصله بگیرم  که فقط یک تصویر از انها در ذهنم باقی بماند همراه با اندکی دلتنگی . دلتنگی را از این جهت می گویم که عامل حیات انسان هاست
امام باقر ع فرمود حکایت شخص حریص بدنیا حکایت کرم ابریشم است که هر چه بیشتر برخود تند امدنش دور تر شود تا انکه از غصه بمیرد امام صادق ع در انچه لقمان پسرش را موعضه گرد این بود که پسرجان مردم پیش از تو برای فرزندان خود اموالی گرد اوردند ولی نه ان اموال گردامده باقی ماندونه اولادی که برای انهاگرداورند و همانا و بنده مزدوری باشی که بکاری دستورت داده اند  واجرتی برایش وعده داده اند پس کارت را تمام کن واجرتت را تمام بگیر  در این دنبامنند گوسفندی م
انحصارطلبی! قلدربازی!
دلم گرفته... سنگین گرفته...
چرا این قدر همه جا این دو تا دیده می‌شن؟ :(
المپیاد رو ببین! کنکور رو ببین! هیات علمی دانشگاه رو ببین! تشکّل‌های دانشگاه رو ببین! اصلن چرا این قدر سطح پایین؟! قلدربازی کشورهای پیشرفته رو ببین!
نمی‌گم خودم پیامبرم یا معصومم... ولی واقعن... چی می‌شه که یه آدم به خودش حتّی اجازه میده که قلدربازی دراره؟ :( بابا آخه هیچچچچی نیستی! دست بالا رو بگیریم ماکسیمم یه قرن می‌خوای عمر کنی، بعد دغدغه‌ت اینه ثاب
کی کهکشان دوست داره.یکی دریا دوست داره. یکی یه دختر با موهای قرمزو دوست داره. یکی یه لنگ درازو دوست داره.من چی دوست دارم؟
تازگیا خیلی درگیرم.خیییلی.با اینکه به روی خودم نمیارم.با اینکه از بیرون تغییری نکردم.با اینکه کسی متوجه تغییرات درونیم نشده.خیلی زیاد درگیرم. ته همه فکرام توی یه مه غلیظ فرو رفته.نمیدونم چیکار کنم.
یکی بهم میگه بزن به دل جاده برو تا تهش ببین پشت این مه غلیظ چیه.یکی بهم میگه اگر راجب هدفایی که میخوای تو مسیرشون قرار بگیری و د
با یکی از دوستانم حرف میزدم متوجه شدم دغدغه فکری اش وضع کشور است، و با خود اندیشیدم که من هم دغدغه دارم اما نه دغدغه وضعیت کشور یا جامعه بلکه دغدغه ی خودم را دارم، اینکه همان کسی باشم که میخواهم باشم.
 
بیرون از تو هیچ اهمیتی ندارد
بیرون از تو جنگ باشد یا جشن، تفاوتی در حال تو نخواهد کرد،چه بسا جشنی باشد اما درونت عزا باشد. احساس خوشحالی، احساسیست که وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست.
 
بیرون از تو انعکاس درون توست
به این قانون ساده ایمان بیاور و
 
✅ جابر بن عبدالله انصاری در محضر امام باقر (علیه السلام) عرض کرد:
✍️روزی برای تبریک تولّد امام حسین (علیه السلام) خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسیدم. در دست آن حضرت لوح سبز رنگی همچون زمرّد بود که در آن نوشته هایی سفید چون نور خورشید بود.عرض کردم: پدر و مادرم به فدای شما ای دختر پیامبر، این لوح سبز چیست؟حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: این لوحی است که خداوند متعال آن را به رسولش اهدا کرده که اسم پدرم و شوهرم و اسم دو پسرم و اوصیای از نس
سلام خدمت همه عزیزان یکی از روش های اصولی ترک استمنا که حتی آیت الله مکارم شیرازی هم بهش اشاره کردن تو یکی از کتاباشون،روش تلقین های مثبت هستش.اما خب متاسفانه این روش درست اجرا نمیشه.ببینید اینکه هی به خودمون بگیم من کلی انگیزه دارم من میتونم من سوپرمنم و اینا کارایی نداره چرا؟چون دیگه خیلی کلیشه ای شده.من خیلی جاها میبینم ازین حرفای کلیدی استفاده میکنن برای انرژی دادن و اینا اما خودشونم بهشون اعتقاد ندارن...درنهایتم نتیجه ای نمی گیرن.تلق
نیت کردم و حافظ گفت:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشیکه بسی گل بدمد باز و تو در گل باشیمن نگویم که کنون با که نشین و چه بنوشکه تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشیچنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولیوعظت آن گاه کند سود که قابل باشیدر چمن هر ورقی دفتر حالی دگر استحیف باشد که ز کار همه غافل باشینقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزافگر شب و روز در این قصه مشکل باشیگر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوسترفتن آسان بود ار واقف منزل باشیحافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
ص
می‌گفت: چرا اینقدر دیر علوم پایه می‌دهی و عمرت به فنا رفته و از این قبیل حرف هایی که نی نی کوچولو ها میزنن!
به این آدمی که کمال و بقای عمر را در تحصیل می‌بیند، چه طور باید بگویم که ما به دنیا نیامده ایم برای تحصیل کردن و یا حتی خوب شدن؟
در عوض لبخند کذایی، جا داشت بگویم: شما برو شیرت رو بخور عزیزم!







متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخر
وقتی به سن خاصی می رسی متوجه می شوی که زندگی حال حاضر تو همان زندگی ایی نیستی که دوست داشتی داشته باشی. تو متوجه دروغ هایی می شوی که به عنوان عقیده و قانون توی ذهنت فرو شده است. آیا غیر این است که تو اخلاق پدر و مادر، و رفتار خواهر و برادر هایت را به ارث می بری؟
وقتی اراده ی آزادت به بند کشیده می شود
نه تنها خانواده بلکه هر حادثه و اتفاق تصادفی می تواند در شکل گیری شخصیت و در نهایت زندگی فعلی ات تاثیر بگذارد. از شغل تا شیوه ی حرف زدن و تمام دستاورد
توچه دنیای مسخره ای زندگی میکنیم.
هر چیزی که فکر میکنیم یه عشق مقدسه چیزی نمیگذره که میفهمیم فقط یه لاشی بازی بوده.
من گاهی اوقات هنوز به جدی فکر میکنم.
آرزو میکنم واقعی بود.
نه فقط تو رویا.
اگه اینجا رو میخونی بدون که
هزار تای کامیار به تو شرف داره که حداقل الکی وارد رابطه نمیکنه خودشو.
رابطه ای که میدوکه تهش چیزی نیست
 
 
بچه ها میدونید گاهی اوقات دلم بشدت واسه خودم میسوزه 
واسه اونموقع های خودم که با چه احساس پاکی پیشش میرفتم. فکر میکردم قرار
ترا چون گنج این دنیا بخواهم،
چنین دلجو، چنین زیبا بخواهم.
ز تنهایی نگه دارد خدایا،
ترا تنها، ترا تنها بخواهم.
 
تو که دانی دل پرانقلابم،
دل دیوانه و حال خرابم،
مریز اشکی دگر از چشم آبی،
چو آب چشم خود سازی تو آبم.
 
ادای تو، ادای تو دل من،
ادای یک صدای تو دل من.
زکات حسن ده یک بوسه بر من،
تو سلطانی، گدای تو دل من.
 
سرم را تا سر دار تو بردم،
ز غمها و المهای تو مردم.
ببخشا از کرم ای جان شیرین،
که جانم را برای تو سپردم.
 
  بیاض گردنت از دار بالا،
دو گیسو
به نام خداسلام. احتمالا توی این نامه باید تو را از تصمیمات اشتباهی که در آینده می‌گیری، آگاه کنم. اما هم تو و هم من معتقدیم اشتباهات، ما را و زندگی ما را و شخصیت ما را می‌سازند. اشتباهات، ما را بزرگ می‌کنند. و تا زمانی می‌توان از یک اشتباه به عنوان درس و عبرت یاد کرد که بار دوم تکرار نشود. که بار دوم اسمش می‌شود اشتباه، خطا و آنچه نباید می‌شد‌. در طی ۷ سال آینده‌ات که یک چشم بر هم زدنی خواهد گذشت، اتفاقات زیادی برایت خواهد افتاد. با آدم‌های
فکر کنم این را یک‌دفعه اشاره کرده‌ام، اما دوباره چشمم به مصاحبه اکبر عالمی
خورد، دوباره به ذهنم رسید و دوباره می‌نویسم.
ابراهیم حقیقی، از گرافیست‌های مطرحی ایرانی، روزگاری در مراسم بزرگداشت اکبر
عالمی، مجری معروف ایرانی و مستندساز و استاد دانشگاه و نویسنده، جمله جالبی گفته
بود. او به چیزی شبیه این اشاره کرده بود که:
جایی می‌خواندم درباره علم بهتر است یا ثروت، که گفته بود هیچ‌کدام، فقط
مدیریت عمر. افرادی نظیر اکبر عالمی به شدت عمرشان ر
هزاران سال از عمرم در بطالت گذشت و لحظه‌ای خوشی در این بین نیست. دیگر پیر شده‌ام، وقتی برای تغییر نیست. هر روز به خود یادآور می‌شوم که زندگی کوتاه است ولی باز در عادات خویش محو می‌شوم.هر کس به جای من به مربی‌گری این تن بپردازد، روزی به قلهء خوشبختی می‌رساندش ولی عاقبت این تن استهلاک است. می‌ترسم از روزی که بپرسند: عمرت را چگونه گذراندی؟ و من در بی‌پاسخی بمانم و در آخر بگویم شکار شدم با کوته‌فکری خویش! از آنجا می‌گویم که روزی جغدی از بیدار
جایی زندگی می‌کنیم که با راه حل‌های درست به جواب‌های اشتباه می‌رسی، صادقانه به یک نفر ابراز علاقه می‌کنی و اونم اسپری فلفل می‌پاشه رو صورتت. این موضوع من رو خیلی گیج کرده و همه‌ش مثل کسی که تو تاریکی راه می‌ره سرم به در و دیوار می‌خوره. فیلما رو می‌بینیم که یارو می‌ره آزادی‌خواه می‌شه و بر علیه پادشاه قیام می‌کنه، جدیش می‌گیریم، در کل درستکاری رو زیادی جدیش گرفتم. هر کس که من رو از نزدیک بشناسه می‌دونه که چقدر گیجم. دونه دونه ارتبا
مشکل مبارزه با جریان حق اینه که تا وقتی باهاش مبارزه می‌کنی، یعنی نشناختیش. اگه واقعا بشناسیش، طرفدارش می‌شی و تا وقتی نشناخته باشیش، مبارزه هم بی‌فایده است. مبارزهٔ بدون شناخت، قطعا بی‌فایده است.از طرف دیگه جریان حق، برعکس تو، تو رو خوب می‌شناسه. می‌دونی چرا؟ چون تو ممکنه یک بار تو عمرت قرآن نخونده باشی و اصلا ندونی تو این کتاب چه خبره، ولی صاحب قرآن در مورد تو بارها و بارها، به شکل‌های مختلف و از زوایای متفاوت توضیح داده.
نتیجه این که،
#مجالس+
#دیوارنوشتهای من
#قیصر امین پور
 
انگار مدتی است که احساس می‌کنمخاکستری تر از دو سه سال گذشته‌اماحساس می‌کنم که کمی دیر استدیگر نمی‌توانمهر وقت خواستمدر بیست سالگی متولد شومانگارفرصت برای حادثهاز دست رفته استاز ما گذشته است که کاری کنیمکاری که دیگران نتوانندفرصت برای حرف زیاد استامااما اگر گریسته باشی ...آه ...مردن چه قدر حوصله می‌خواهدبی آنکه در سراسر عمرتیک روز، یک نفسبی حس مرگ زیسته باشی!انگار این سال‌ها که می‌گذردچندان که ل
سفارش امام کاظم علیه السلام به علی بن ابی حمزه  مردی بنام علی بن ابی حمزه می گوید: خدمت امام کاظم علیه السلام  رسیدم. به محض اینکه وارد شدم، به من فرمود: فردا کسی را ملاقات می کنی که از اهل مغرب است و سوالاتی راجع به عقاید و احکام دارد. با او خوش برخورد باش و اگر خواست با من ملاقات کند، او را نزد من بیاور. گفتم: مولای من، نشانی بدهید تا او را بشناسم. فرمود: مردی قد بلند و درشت اندام است و اسمش هم یعقوب است. علی بن ابی حمزه می گوید: روز بعد مشغول طواف
فضیلت دائم الوضو بودن
فضیلت دائم الوضو بودن بسیاری از ما، فقط قبل از نماز خواندن وضو می گیریم.اما اگر در طول روز وضو دتشته باشیم فوایدی برای ما دارد که در ۶ حدیث از رسول خدا(ص) و امام صادق(ع) به آن می پردازیم. ۱- رزق و روزیت فراوان می گردد از امام صادق …

فضیلت دائم الوضو بودن
بسیاری از ما، فقط قبل از نماز خواندن وضو می گیریم.اما اگر در طول روز وضو دتشته باشیم فوایدی برای ما دارد که در ۶ حدیث از رسول خدا(ص) و امام صادق(ع) به آن می پردازیم.
۱- رزق و روز
بسم الله الرحمن الرحیمتوی صحبتهای دوستانه بعضی وقتها پیش میاد که صحبت از مسائل ارزشی میشه و یکی پیدا میشه و میگه "ای بابا دیگه گذشت اون زمان ، الان دیگه اینجوری نیست و نمیشه و ... " . همیشه هم دو سه تا مثالِ دست به نقد از همسایه و فامیل داره تا ثابت کنه حرفش درسته . مثلا میگی آدمهای نماز خوان خیلی خوبن میگه نه ما یه فامیل داریم ، رونوشت برابرِ اصلِ هیتلر ! همین چند روز پیش سه نفر رو کشت و الان هم اینتر پل دنبالشه ! تا هفته ی قبل هم صف اول نمازِ جماعت
دیشبم دوباره یه خواب باحال میدیم...خواب میدیم 24 سالمه و تازه اول دوران اینترنیمه...اینترن دانشگاه دولتی شهر زادگاه بودم...بعد یه فامیلی داشتم که اونم هم ترم من بود ولی ساری درس میخوند و قرار بود باهم ازدواج کنیم...چند روز اومده بود دانشگاه من ...بعد حراست دانشگاه منو بخاطر حجاب گرفت و من گریه کردم گریه کردم گریه کردم و توی کلی راهروی پرپیچ و خم میدونیدم تا اروم بشم...اروم که شدم اون پسره دوباره جلو روم بود داشتم بهش میگفتم بیا طرح بریم یکی از روست
 
 
 
مصاحبت گون و قاصدک روزی  قاصدک همچنان بر مرکب باد می تاخت  . و ازادی را بر اوج قدرت نظاره می کرد . بوته ی گون که در زیر خاک با غل و زنجیر بسته شده بود به قاصدک  می گوید . سلام  ای قاصدک که از صد دنیا ازادی .  خوشا به حالت . منو می بینی در چه وضعی افتاده ام . پیغامی  برایت دارم . ولی در پیغامم راز دار باشی  نکند دران پیمان بشکنی و سو استفاده کنی تو را که از هر دنیایی شاد و خندانی گاهی خبری هم از من بدبخت بگیر  . نگاهی به من بینداز سالهاست در این
عجیب ترکیب واژه‌ای هست این لاغر مردنی یعنی اگر به درد دعوا کردن نمی‌خوری، برو بمیر. لاغر بودن که از یک حدی بیشتر توی چشم بزند می‌گویند حتما چیزی زده‌ای، دست به جایی زده‌ای‌. این را همان مردمی می‌گویند که برای رژیم لاغری له‌له می‌زنند اما چه سود که نوبت سرزنش ما آسمان بی با باریده بود و از سرکنگبین انگِ صفرا فزودنش به ما چسبیده بود. می‌گویند عمرت تمام شد، توی این بخور بخور، تو هم بخور. تابوت به این سبکی خجالت دارد، برای زمین افت دارد، یک
+عراقی ها را میبینی؟
اینقدر خدمت می‌کنند به زوار؟
_خب
+فکر میکنی دلیلش چیست؟
_شما بفرمایید استاد
+عذاب وجدان برادر! عذاب وجدان! حجت خدا را اجداد همین ها شهید کردند! باید هم الان اینطور گریه کنند و پذیرایی کنند! البته از مهمان نوازیشان چشم نمی پوشم ها!
_بعد ما چی؟
+ما چی چی؟
_ما آن وقت نقشمان در عاشورا چه بود؟ اجدادمان، خودمان بچه هایمان
+شکر خدا کوفی نیستیم برادر، اهل شیعه پرور ایرانیم
_اهالی کوفه و شام و مدینه هم اهل شهرهای مسلمان پرور بودند برا
داستان کوتاه پند آموز
مردی در خواب میدید ..
  داشت در جنگل‌های آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دائم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه‌ایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش می‌آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم می‌زد داشت به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود.
سریع خود را به داخل چاه ان
اینروزها خداروشکر سرشار از رزق معنویم 
اینقدرررر که متعجب میشم و فکر میکنم واقعا قانون جذب و کاینات برای من روی موضوعات روانشناسی و موفقیت و انگیزشی کلید کرده ول کن ماجرا هم نیست . 
مثلا همین چند روزه
من کنفرانس دوره هدف استاد کیانی رو گوش دادم و کلی در مورد باور ها صحبت شد ( اشنایی با ایشون و محتوا های بی نظیرشون رو رزق معنوی بسیار بزرگی میدونم )
سر کلاس دوره هک dna  در مورد باور ها و انگیزش صحبت شد 
مکالمات روزمره که کلا راجع به چگونگی افزایش
دو شب پیش زنگ زد و حال و احوال و پرسید کسی پیشته گفتم آره 
گفت تنها بودی زنگ بزن.
میشه گفت تا حالا نشنیده بودم همچین جمله ای ازش.
عجیب بود برام ولی دیگه فرق کردم و سریع هل نمیکنم که بگو بگو بگو 
گفت باشه و خدافظ 
دیروز زنگ نزد 
خوبی؟سارا زنگ نزد؟
این اولین بار بود بدون گفتن "دختره" میپرسه.
این فرهنگ اون منطقه است خیلی کم از اسامی استفاده میکنن خیلی 
همیشه از حاشیه به اصل میرسن توو اسم 
اون دختره 
پسره 
برادره فلانی 
خاهره فللانی 
رشتیه 
قزوینیه
بارون میاد . سیل آسا و گاهی هم ریز ریز . هوا سرده . 
تو اینا رو میدونی چون همینجایی . خیلی نزدیک اما دور ...
من عاشق بارونم . تو بیزار از بارون .
من عاشق تنهایی ام . تو بیزار از تنهایی .
من یه قهوه خور قهارم . ندیدم و نشنیدم که قهوه بخوری .
من فلسفه رو دوست دارم . تو زندگی رو . 
من بودن ات را هر جور که خواستی خواستم . تو نبودنم را به هر قیمتی خواستی . به هر قیمتی !
نمیدونم ما چه ربطی به هم داریم که اینجوری اسیر هم شدیم .
ظاهرا تو اونجا و من اینجا .
ظاهرا کلی جاد
ترس از ویروس کرونا 
با سلام خدمت همه بازدید کنندگان‌محترم یه موضوعی را میخام براتون امروز روشن کنم که امروز خیلی رواج گرفته در باره ی ویروس کورنا می باشد ، که امروزه خیلها ازش ترس هم دارند .
حتما این مقاله را بخوانید و به دوستانتون انتقال دهید و بگویید این ویروس خطرناک نیست به ادمه مطلب بروید .
دوست عزیزی پرسیدن، حالا که کرونا به ایران اومده چطور میتونیم آرامش خودمون رو حفظ کنیم؟
ببینید دوستان بعضی ترس ها به ما آموخته میشن. 
 
قانون یک درصد
تا همین لحظه داشتم مستند «من هیث لجر هستم» رو تماشا می‌کردم. من شیفته‌ی کاراکتر «جوکر» نیستم. شیفته «انیس»، «پاتریک»، «کازانووا» یا «ویلیام» هم نیستم. شاید دلیلش این باشه که هر چیزی تو یک بازه زمانی نامشخصی جذابیت داره. ممکنه یک ساعت، یک روز، یک سال، ده سال یا تا آخر عمرت برات جذاب باشه و بعدش تموم بشه. مردن هم یک نقطه‌ی پایان برای اتمام هر جذابیتی می‌تونه طلقی بشه!! بعد از اون فضای جذابیت پذیر ذهنت کمبود جا پیدا می‌کنه و مجبوری مثل درایوه
من از یه جهت داشتن هم خونه ای رو دوست دارم.
تا وقتی نخوام ازدواج کنم هم میخوام همچنان هم خونه ای داشته باشم.
هر هم خونه ای یه زندگی جدیده، یه دنیای جدیده.
هر بازه سنی ویژگی ها و پیچیدگی های خودشو داره.
یه هم خونه ای داشتم که هر روز صبح ساعت 6 از خواب بیدار میشد و تا هشت همینجوری صبحونه میپخت.
از هشت نا نه صبحونه میخورد.
و از نه تا ده ظرف و اینها رو میشست و...
بقیه هم خونه ایام از دستش اسایش نداشتن.
یه بار صبح وقتی داشتیم صحبت میکردیم توضیح داد که چرا ص
سلام :)) 
کمک بخواین از هم :)) 
شاید کمک نخواین هم, یه جوری یکی کمکتون کنه ... ولی باید بفهمیم که اینکه عملا بریم بگیم آقا من کمک می خوام, واقعا یکم مساله رو بیشتر تو ذهنمون جا می ندازه :)) که ما هیچی نیستیم D: 
تا زمانی که کمک نمی خوایم, ممکنه یه توهمی داشته باشیم که ما خفنیم و اینا :)) ولی وقتی خودت به خودت گوش می دی که وقتی داری از یکی کمک می گیری, چیزی که می خوای چه قدرر سادست ولی با این حال "بازم نمی تونی" خودت انجامش بدی, یه کم بیشتر درک می کنی چه خبره ..
خیلی ها حتی نمی دانند از زندگی چه می خواهند؟پول بیشتر می خواهند؟ یا روابط بیشتر؟ یا زندگی آرام و راحت؟ کدام یک را می خواهند نامعلوم است.
 
با ندانستن خواسته ها، پیاده نظام دشمن می شوی
دشمن از نظر من هر کسی است که برای سود و منفعت شخصی، تورا وارد بازی برد و باخت می کند، او می برد تو می بازی. فرقی ندارد چه کسی باشد اعضای خانواده ات یا اعضای جامعه ی که در آن زندگی می کنی. همه و همه وسوسه خواهند شد تا تویی که گیج و سرگردان هستی را برای امیال شخصی بازی
وقتی خسته ای!
وقتی داری از ظرفیت مازاد بدنت استفاده میکنی که بتونی بیدار بمونی !
وقتی از حجم سوالایی که ذهنت رو درگیر کرده بغض کردی و نزدیکه که بباری !
وقتی دلت بیرون رفتن و آزادی میخواد ولی اون کتابا این اجازه رو بهت نمیدن ! اگر هم ساعتایی رو بری بیرون تماما عذاب وجدان داری که اگر خونه بودی فلان بود!
وقتی دلت پر کشیده برای دیدن فیلم !
وقتی کلی از اخبار روز بی خبری و انگار نه انگار توی همین اجتماع زندگی میکنی !
وقتی کل زندگیت خلاصه شده توی یک اتاق
"به اعتفاد من جسم انسان شامل مغز و دستگاه اعصاب، ماشینی مرکب از انواع مکانیزم های کوچکتر است که هر کدام در راستای هدفی فعالیت می کند. اما معتقد به ماشین بودن انسان نیستم. به اعتقاد من جوهر آدمی آن چیزیست که این ماشین را به حرکت در می آورد. در ماشین منزل می کند.،  آن را به سوی هدفی حرکت می دهد و زمانش را در دست دارد. انسان خودِ ماشین نیست، همان طور که الکتریسیته که از سیم عبور می کند خودِ سیم نیست. به اعتقاد من جوهرِ آدمی آن چیزیست که دکتر جی بی رای
توجه
متن زیر حاوی کلمات نامناسب هست
 
اگه روحیه تون کلمات خاک بر سری قبول نمیکنه لطفا این رو نخونین.
 
مثلا درک نمیکنم
حالا چرا ادم باید حتما کنسرت ابی بره؟
 
یه جوری ملت توی همه جا ازت میپرسن
وای تو کنسرت ابی و ارش و شهرام شب پره نرفتی؟
واااااااااااااای باید بری ببینی چیه!
واااااااااای نصف عمرت فنا رفته.
بله نرفتم کسکش
نمیرمم
 
شاشیدم تو صدای ابی
 
دیوسا
شماها حالا کنسرت ابی رفتین چه گهی شدین؟
 
اون قدیمیای امریکای گه های گنده تر هم میخورن
 
و
 
تا تجربه نکنی، خامی، پخته نمیشه
اگه  تجربه کنی، بی هزینه نخواهد بود
اما...
اما بعضی تجربه ها خیلی گرون تموم میشن
درواقع برای بعضی تجربه ها بیشترین سرمایه عمرت،روحت و حتی جسمت رو، روی دایره میریزی 
آدمی همینه، اگه خطر نکنی، اگه دل به دریا نزنی، اگه...اگه...اگه...
بزرگ نمیشی ... به بلندا نمیری ... دلت دریا نمیشه 
برای بزرگ شدن، برای صبور شدن باید سفر کرد، باید به دل ناشناخته ها سفر کرد
دنیا مثل جنگل تاریکیه که با تولد بهش پا میذاریم
و وقتی که جون گر
مادر
 مهر، بـزرگ و بی نـشانی مادر
آرام دل و عـــــزیــز جـانـی مــادر
ای کاش همیشه جـاودان مـی بــودی
آن قـدر که خـوب و مـهربانـی مـادر
 
قسم برجامه ی پاکی که از عشقت به تن کردم
که تا جان دربدن دارم فراموشت نخواهم کرد
مادر نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت استمادر به مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت استفـردوس را بــــه زیر قدمهـــاش مانده ربکـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـادت است
مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشن تر از هر چشمه سار
مادرم ر
مداوا با فراموشی!

حاج آقا کوچصفهانی که یکی از اعیان و ملاکین کوچصفهان بوده است نقل می کند:

« مدتها به بیماری قند شدیدی مبتلا بودم و گاهگاه ضعف بر من مستولی می شد. تا
آنکه سفری به آستان امام هشتم علیه السلام کردم و در صحن مطهر به همان ضعف و
رخوت شدید دچار شدم.
یکی از خدام آستانه، مرا به جناب شیخ هدایت کرد. چون
خدمت آن بزرگمرد رسیدم و حال خود را شرح دادم، حبّه قندی مرحمت کردند و
فرمودند:
« بخور، بسیاری از امراض
 
یک روزی هم می‌آید که تو بزرگ می‌شوی، قد می‌کشی، لب‌هایت سرخ می‌شوند، و اسم همه‌ی گل‌ها را بلد می‌شوی.
می‌روی توی مغازه گل‌فروشی، دو شاخه‌ی نیمه‌باز نرگس را از گلدان بلند بلوری برمی‌داری، می‌ایستی جلوی پیشخوان، و بی‌توجه به چشم‌هایی که لب‌هایت را نگاه می‌کند، ساده‌ترین روبان آبی را انتخاب می‌کنی. گل‌فروش پیر از سلیقه‌ی ساده‌پسندت تعریف می‌کند، از مردی می‌گوید که یک دسته رز سفید را پیچیده توی زرورق زرد و با روبان قرمز شاخه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
**************************************
زمان؛
واژه ای گنگ و گیج 
واژه ای عمیق و ژرف
زمان وقتی فهمیده میشه که بگذره
که گذشتش حس بشه!
میدونی گذر زمان رو کی میشه فهمید؟
وقتی جلوی اینه بایستی و خودت رو خوب نگاه کنی...
وقتی خودتو بندازی لا به لای عکس ها و نوشته ها و یادگاری های گذشته
وقتی بعد از مدت ها خاطراتت رو تورق کنی
اصن یکهو انگار که شوک بزرگی به ادم وارد میشه.
میبینی 10 سال 12 سال 18 سال و در نهایت 22 سال از عمرت گذشته.
این زمان کی گذشت که نف
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
**************************************
زمان؛
واژه ای گنگ و گیج 
واژه ای عمیق و ژرف
زمان وقتی فهمیده میشه که بگذره
که گذشتش حس بشه!
میدونی گذر زمان رو کی میشه فهمید؟
وقتی جلوی اینه بایستی و خودت رو خوب نگاه کنی...
وقتی خودتو بندازی لا به لای عکس ها و نوشته ها و یادگاری های گذشته
وقتی بعد از مدت ها خاطراتت رو تورق کنی
اصن یکهو انگار که شوک بزرگی به ادم وارد میشه.
میبینی 10 سال 12 سال 18 سال و در نهایت 22 سال از عمرت گذشته.
این زمان کی گذشت که نف
وضو علاوه بر این‌که مقدمه لازم و واجبی برای برخی عبادات؛ مانند نماز و طواف می‌باشد‌، خود نیز به صورت مستقلّ، وسیله‌ای برای تقرّب به خدا است.
از این‌رو با وضو بودن در تمام حالات از سفارش‌های جدی پیشوایان دین بوده و در فضیلت آن احادیث فراوانی وارد شده است. در سفارش رسول خدا(ص) به یکی از یارانش آمده است:
«اى انس! همیشه با وضو باش که خدا عمرت را طولانی می‌کند، و اگر توانستى در تمام طول شبانه روز با وضو باشى این کار را انجام بده؛ زیرا اگر با وضو
یکی از نگرانی های مادرانه ام برای تو این است که چطور یادت بدهم آدم ها را بشناسی! ساعت ها به این فکر میکنم و بین کتاب ها پرسه میزنم و کلمات را بالا و پایین میکنم که ببینم برای شناساندن هر شخصی به تو باید چه تدبیری را به کار ببندم؟ اگر قرار است برایت بگویم، باید دستت را بگیرم و کجا ببرم و بگویم؟ در کدام کافه یا گلزار یا مسجد یا موزه؟ اگر قرار است حرفی نزنم با چه فیلم یا کتابی آن آدم را پیش چشمانت به نمایش بیاورم؟همه ی اینها ساعت ها فکر میبرد و الحق

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها